در سال 1990 دو مقاله همزمان، یکی توسط توماس داونپورت (Thomas Davenport) و جمز شورت ( James Short) در مجله (Sloan Management Review, SMR) و مقاله دیگر توسط مایکل همر (Michael Hammer) در مجله (Harward Business Review, HBR) منتشر شد که هر دو روی موضوع بازنگری در فرایندهای...
نمایش کامل مطلب
در سال 1990 دو مقاله همزمان، یکی توسط توماس داونپورت (Thomas Davenport) و جمز شورت ( James Short) در مجله (Sloan Management Review, SMR) و مقاله دیگر توسط مایکل همر (Michael Hammer) در مجله (Harward Business Review, HBR) منتشر شد که هر دو روی موضوع بازنگری در فرایندهای سازمان و تاثیر فناوری اطلاعات بر توسعه سازمان تاکید داشتند. آنها معتقد بودند نه تنها فناوری اطلاعات فرایندهای اصلی در سازمان ها را پشتیبانی می کند بلکه بایستی برای بکارگیری IT از فرایندهای جدید استفاده شود. از اینرو توانایی IT سازمان ها را قادر به کشف راهکارهای جدیدی می کند که تا قبل از اینها قابل تصور نبود. صاحبان مقاله اول این تفکر را مهندسی صنعتی جدید و نوآوری فرایندها نام نهادند؛ اما پیام آقای همر در مقاله مورد اشاره این بود که فرایندهای قدیمی را پاک کنید، قواعد کهنه را دور بیندازید، با لوح تمیز و جدید آغاز کنید و سپس از فناوری اطلاعات برای تغییر فرایندهای عملیاتی استفاده کنید. به طور خلاصه اینکه فرایندها را حذف کنید، دیگر نیازی نیست آنها را اتومات نمود بلکه با فرایندهای جدید باید به سازمان نگریست و در فرایندهای جدید از فناوری اطلاعات استفاده نمود. آقای همر نام این تفکر جدید را مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار (business processes Reengineering) نامید.
نمایش بخشی از مطلب